rezas
رهنمودهای سواد سلامت (73و100)
رهنمود ذیل و مقاله ضمیمه آن از شبکه تلگرامی مسیر سلامت انعکاس مییابد که با توجه به ضرورت رعایت ابعاد سلامتی در بستر زندگی و خدمتگزاری امیدواریم استمرار یابد.
صدمین رهنمود سلامت
بعد از گذشت حدود دو سال، صدمین رهنمود سلامت، ارائه میشود.
✅ رویکرد اصلی این رهنمودها، ارائهی مباحثی با محوریت سواد سلامت است. سواد سلامت به عنوان معیار و شاخص سلامت از سوی سازمان جهانی بهداشت، معرفی شده است.
✅ سلامت در چهار حوزه سلامت جسمی، روحی، اجتماعی و معنوی مطرح است. در رهنمود سلامت هفته، بیشتر به مباحث مربوط به سلامت جسمی پرداختیم.
✅ در حوزه سلامت، یادگیری مستمر در تمام طول عمر، ترویج میشود. بنابراین اطلاع رسانی و آموزش مبانی سلامت، یکی از رویکردهای اصلی رهنمود سلامت هفته، است.
✅ هدف این است که مخاطبان این رهنمودها، به تدریج به مباحث مربوط به سلامت، احاطه پیدا کرده و ارائه این مباحث باعث بهبود شاخص سلامت در میان مخاطبان شود.
✅ مجموعه نکات اساسی و کاربردی سلامت در نوشتاری با عنوان مهارت سالم زیستن در ۱۴ صفحه در رهنمود ۷۳ ارائه شد که مطالعه آن موجب تسلط بیشتر بر ساختار مباحث میگردد.
امیدواریم که با عنایات الهی، رهنمود سلامت هفته به همین صورت ادامه یافته و با پیشنهادهای سازنده مخاطبان، گسترش بیشتری یابد و در کنار سایر فعالیتهایی که در این عرصه انجام میشود در اشاعه
فرهنگ سالم زیستن، تاثیری پایدار داشته باشد.
🌺🍀سلامت پایدار🍀🌺
رهنمود هفتاد و سه؛ (لطفا جهت دانلود این مقاله مهم و سودمند به انتهای همین نوشتار مراجعه فرمایید)
مقاله "مهارت سالم زیستن"، خلاصه مباحث مربوط به سواد سلامت و موضوعات مطرح شده در ذیل آن است. مطالعه این مقاله میتواند موجب تسلط بیشتر بر ساختار مباحث شده و راه را برای توسعه آن، هموار سازد.
🍀سلامت پایدار🍀
کدام نوع دگرگونی دیجیتال مناسب فعالیت شماست؟
کدام نوع دگرگونی دیجیتال مناسب کسبوکار شماست؟
شماره روزنامه: ۵۹۷۴
۱۴۰۲/۱۲/۲۷
شماره خبر: ۴۰۵۴۸۳۱
گروه: مدیران
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تعریف دگرگونی دیجیتال کار ساده و آسانی نیست، چراکه دگرگونی دیجیتال در هر صنعتی با سایر صنایع متفاوت است. با این همه بهطورکلی میتوان دگرگونی دیجیتال را بهصورت وارد کردن فناوریهای دیجیتال به تمام حوزههای کاری تعریف کرد که نتیجه آن شکلگیری یک تغییر بنیادین در چگونگی فعالیت کسبوکارها و نحوه تعامل آنها با مشتریانشان خواهد بود. در حالت ایدهآل، دگرگونی دیجیتال در یک شرکت بهوسیله مدیرعامل رهبری میشود و مدیر ارشد اطلاعات و مدیر ارشد منابع انسانی و سایر رهبران عالیرتبه سازمان نیز در آن مشارکت دارند.
دگرگونی دیجیتال نیازمند همکاریها و تشریک مساعی تمام بخشهای سازمان به طور گسترده و جدی است تا در نتیجه شرایطی فراهم شود که بتوان مدلهای توسعهای را با اهداف و فلسفههای کاری پیوند زد و کارها را به جلو برد. به طور معمول، هر شرکت یا سازمانی به دنبال آن است که تغییرات در سلایق و خواستههای مشتریان را بهسرعت شناسایی و پیگیری کند و محصولات و خدماتی منطبق با آن را تولید و ارائه کند و مدلهای کاری جدیدی را دنبال کرده و منابع درآمدی جدیدی را برای خود ایجاد کند. تمام اینها در قالب دگرگونی دیجیتال قابل پیگیری و تحقق است.
انواع مختلف دگرگونی دیجیتال کداماند؟
دگرگونی دیجیتال اتفاقی انفرادی نیست، بلکه با تمام دگرگونیهای سازمانی در ارتباط است. به همین جهت هم هست که میتوان چهار نوع دگرگونی دیجیتال را برشمرد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
۱- دگرگونی فرآیندها. امروزه سازمانها تمام تلاششان را میکنند تا با استفاده از تحلیل دادهها و یادگیری ماشینی در کنار سایر فناوریها بر محیط کارشان تمرکز و تسلط بیشتری پیدا کنند و از طریق بازطراحی فرآیندهای کاریشان بتوانند از هزینههای خود کاسته، کیفیت را افزایش داده و مدتزمان چرخههای کاری خود را کاهش دهند. نمونههای بارز این بازطراحی را میتوان در شرکتهایی مانند پیتزا دومینو مشاهده کرد که مشتریانش میتوانند با هر ابزاری که در اختیار دارند سفارش پیتزا بدهند. پیتزا دومینو از این طریق فرآیند سفارش غذا را متحول ساخته و بر رقیب اصلیاش یعنی پیتزا هات برتری یافته است.
۲- دگرگونی مدلهای کاری. دگرگونی فرآیندها بر بخشهای مشخص کسبوکار تمرکز دارد و دگرگونی مدلهای کاری نیز با هدف بازطراحی بلوکهای اصلی ارزشآفرین در هر صنعتی صورت میپذیرد. شرکتها امروزه در حال استفاده از دگرگونی دیجیتال برای تغییر دادن مدلهای کاری خود هستند. نمونههایی از این نوع بازطراحی را میتوان در دگرگون شدن مدلهای کاری شرکتهایی مانند نتفلیکس (بازطراحی سیستم توزیع ویدئوها) و بازطراحی سیستم تحویل موسیقی iTunes در شرکت اپل سراغ گرفت.
۳-دگرگونی دامنهها. نمونه شناختهشده دگرگونی دامنهها که بسیار موفق هم بوده را میتوان در شرکت آمازون مشاهده کرد که با راهاندازی سرویس وب آمازون باعث شد این شرکت وارد دامنه جدیدی از فعالیتها شود و پس از مدتی به بزرگترین ارائهدهنده سرویسهای محاسبات ابری و زیرساختهای ابری تبدیل شود؛ آنهم در حوزهای که تا پیش از این در سیطره غولهایی مانند آیبیام و مایکروسافت بود.
۴-دگرگونی فرهنگی/سازمانی. بازتعریف ذهنیت سازمان، فرآیندها، استعدادها و توانمندیهای مرتبط با جهان دیجیتال، جزو ملزومات اصلی تحقق دگرگونی دیجیتال بلندمدت در هر صنعتی به شمار میآید. بهطور کلی، موفقترین شرکتها آنهایی هستند که به لزوم پیادهسازی دگرگونی دیجیتال در قالب افزایش انعطافپذیری در فرآیندها، تصمیمگیریهای غیرمتمرکز، یادگیری سازمانی و اتکای بیشتر بر روی اکوسیستمهای کاری متنوع آگاهی یافتهاند و اقدامات خوبی را در این زمینهها انجام دادهاند. یکی از بهترین مثالها از چنین شرکتهایی، موسسه اعتباری اکسپرین است که توانسته دگرگونی جامع و فراگیری را در درون ساختار سازمانی خود ایجاد کند و به این وسیله بر کیفیت تعاملات و فرآیندهای توسعهای خود بیفزاید. علاوه بر این، کارکنانش را به سمتی هدایت کند که بهجای تجهیزات، بر دادههایی که در اختیار شرکت قرار دارد تمرکز کنند.
رویکردهای سهگانه دگرگونی دیجیتال
۱- انتظار برای کسب موفقیت دیجیتال. این روش به سازمانها کمک خواهد کرد بر نتایج تجربی تمرکز کنند. با این حال، دشواری اصلی این روش به بالا بودن ریسک و احتمال منفعل ماندن سازمان تا زمان نهایی شدن دگرگونی دیجیتال مربوط میشود که میتواند زیانهای جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد و این فرصت را به رقبای سازمان بدهد تا از آن پیشی بگیرند. بنابراین به این دلیل که اغلب سازمانها دارای ترکیبی از راهحلهای دیجیتال و غیردیجیتال هستند، این روش میتواند انتخاب اول چنین سازمانهایی در حوزه دگرگونی دیجیتال باشد.
۲- توسعه یک استراتژی دیجیتال جامع. این رویکرد بر مبنای تمرکز حداکثری بر دگرگونی دیجیتال بهعنوان یک استراتژی جامع استوار است. به همین دلیل هم نیازمند تدوین یک برنامه بلندمدت است. این استراتژی جامع بر مواردی همچون تغییر فرهنگ سازمانی و اجرای سریع نوآوری تمرکز میکند. به همین جهت هم یک روش پرهزینه و تا حدی پرخطر محسوب میشود. در نتیجه گزینه مطلوب شرکتهای ریسکپذیر و صبور بهحساب میآید.
۳- افزایش تدریجی مهارتهای دیجیتال. این روش بر افزایش مهارتهای دیجیتال بهصورت تدریجی پس از شناسایی اهداف و مسیرهای اولیه دگرگونی دیجیتال تمرکز دارد، چراکه سازمانها معمولا بهواسطه پیشرفتهای سازمانی و درسهایی که در مسیر دیجیتالی شدن فرامیگیرند، اقدام به تغییر دادن اهداف دیجیتال خود میکنند و بهواسطه تغییر و تحولات مختلفی که در صنعتشان اتفاق افتاده به مهارتهای دیجیتال جدیدی نیاز پیدا میکنند.
چرا شرکتها به دگرگونی دیجیتال نیاز پیدا میکنند؟
شرکتها به دلایل مختلفی به دگرگونی دیجیتال نیاز پیدا میکنند. بااینحال، مهمترین دلیلی که شرکتها را به سمت دگرگونی دیجیتال میکشاند نیاز مبرم آنها به بقای اقتصادی است. همهگیری کووید-۱۹ بهخوبی نشان داد که نیاز به تطبیق دادن سریع خود با تغییرات تکنولوژیک تا چه حد بالا و حیاتی است. به همین دلیل هم هست که بسیاری از شرکتها بهطور کامل متقاعد شدهاند که سرمایهگذاری در زمینه دگرگونی دیجیتال و تحت پوشش قرار دادن تمام بخشها و محصولات و فرآیندهای سازمان در زمان برنامهریزی برای دگرگونی دیجیتال تا چه حد ضرورت و حساسیت دارد.
کدام نوع دگرگونی دیجیتال برای شرکت شما مناسب است؟
دگرگونی دیجیتال به میزان زیادی بستگی به صنعتی دارد که شرکتها در آن فعالیت میکنند، چالشهایی که شرکتها با آنها دستبهگریبان هستند و نیازها و تقاضاهایی که باید پوشش دهند. اما در این میان، مهمترین چیز این است که هرچه تغییرات فناوری بیشتر و سریعتر باشد شرکتهای بیشتری نیاز به دگرگونسازی دیجیتال خود پیدا خواهند کرد و این حق مشتریان شرکتهاست که از جدیدترین دستاوردها و نوآوریهای مرتبط با دگرگونی دیجیتال بهرهمند شوند. و این وظیفه شرکتهاست که به بهترین شکل ممکن و در کوتاهترین زمان ممکن به این نیاز و درخواست بحق مشتریانشان پاسخ دهند. آنچه در این میان از اهمیت و حساسیت بسیار زیادی برخوردار است این است که شرکتها باید بهدرستی دریابند کدام نوع دگرگونی دیجیتال و کدام روش و رویکرد با کسب و کارشان و شرایط خاصی که در آن قرار دارند تناسب دارد.
منبع: MIT
پیشنهادهایی برای ارتقای امنیت سایبری در۱۴۰۳
پیشنهادهایی برای ارتقای امنیت سایبری در۱۴۰۳
شماره روزنامه: ۵۹۷۴
تاریخ چاپ:
۱۴۰۲/۱۲/۲۷
شماره خبر: ۴۰۵۴۹۰۱
گروه: بازار دیجیتال
دنیای اقتصاد : شاید بتوانیم سال ۱۴۰۲ را سال حملات سایبری بدانیم؛ سالی که بسیاری از سازمانهای دولتی و خصوصی از حمله هکرها در امان نبودند و اطلاعات مردم حراج شد. مسوولان ذیربط در این زمینه نهتنها پاسخگو نبودند، بلکه بعضی هکها را هم تکذیب کردند. رئیس سازمان فناوری اطلاعات اخیرا ضمن تشریح اقدامات این سازمان برای ارتقای امنیت سایبری، مرکز ماهر را به سازمانهای دولتی برای دریافت سرویسهای امنیت سایبری پیشنهاد داده است. اما کارشناسها این مرکز را برای این هدف مناسب نمیدانند و توصیه میکنند تا مرکز ماهر فقط به همان اطلاعرسانی و ارائه گزارشهای تحلیلی بپردازد.
پیشنهادهایی برای ارتقای امنیت سایبری در 1403
جولان هکرها در سایه بیعملی
در سالی که روزهای پایانی خود را سپری میکند، هر چند وقت یکبار، نام یک نهاد دولتی یا خصوصی به فهرست قربانیان حملات سایبری اضافه شد. اپلیکیشن بهنما، اپلیکیشن هفهشتاد، ۱۸ شرکت بیمه، تپسی، سازمان ثبت احوال، وزارت علوم، اسنپفود و سامانه مدیریت پروندههای قوهقضائیه از جمله سازمانهایی هستند که در این یک سال هک شدند و اطلاعات کاربران آن در اینترنت منتشر شد.
واکنش مسوولان مربوطه به هر یک از این هکها و نقض حریم خصوصی مردم در تکذیب، انکار یا انتشار بیانیه خلاصه شد. این در حالی است که کارشناسهای حقوقی از لزوم ورود دادستانی به حملات سایبری متعدد و مکرر میگفتند. در این زمینه، محمدجواد نعناکار، حقوقدان در گفتوگویی مطرح کرده بود که زمانی که ابعاد هک، گسترده است و میلیونها فقره اطلاعات منتشر شده باشد، باید مدعیالعموم یعنی دادستانی به این قضیه ورود و در صورت خسارت، مطالبه جبران خسارت کند.
البته پس از هک اسنپفود در دیماه، وزیر ارتباطات از ارسال لایحه حفاظت از داده به کمیسیون حقوقی و قضایی دولت خبر داد؛ تا اینکه سرانجام پس از سالها مسکوت ماندن وضعیت این لایحه، مرکز ملی فضای مجازی دستورالعمل جدید حفاظت از دادههای مردم در سکوها و سامانهها را ابلاغ کرد. طبق این دستورالعمل، کلیه ارائهدهندگان خدمات در بستر فضای مجازی باید پس از دو ماه از ابلاغیه، دادههای خود را رمزنگاری کنند. اکنون و با اتمام این مهلت، نه مرکز ملی فضای مجازی و نه کسبوکارها، اطلاعاتی از سرنوشت اجرای این دستورالعمل منتشر نکردهاند.
اما حالا که سال ۱۴۰۲ روزهای پایانی خود را سپری میکند، تاکنون هیچ نهاد و مسوول دولتی و خصوصی درباره تعیین تکلیف هکهای امسال بهخصوص هک شرکتهای بیمه، سازمان ثبتاحوال و قوهقضائیه که اطلاعات شخصی مردم در بستر اینترنت منتشر شد و حریم خصوصی آنها را نقض کرد، توضیحاتی منتشر نکردند. از سوی دیگر، این سازمانها گزارشی از اقدامات و برنامههای خود برای ارتقای امنیت اطلاعات و اطمینان خاطر به کاربران از تکرار نشدن آن حملات نیز ارائه نکردند.
البته در هفتههای اخیر محمد خوانساری، رئیس سازمان فناوری اطلاعات، برنامههای این سازمان را برای ارتقای امنیت فضای مجازی در کشور اعلام و تاکید کرد که سازمانها و مراکز دولتی میتوانند سرویسهای امنیت سایبری را از مرکز ماهر دریافت کنند. او در بخش دیگری از صحبتهای خود فعالیت مراکز آپا در بیش از ۴۰ دانشگاه برای امنیت فضای مجازی را از جمله برنامههای این سازمان برای ارتقای امنیت سایبری نام برد و گفت: «امنیت مدیریت شده یا خدمات امنیت مدیریت شده برنامه دیگر سازمان است؛ به این معنی که یک مجموعه سازمان اداری و سازمان دولتی میتواند تامین امنیتش را با هماهنگی مراکز ماهر که در حال حاضر شکل گرفته به شکل خدمت خریداری و استفاده کند.»
لزوم تنوع مراکز امنیتی
اما ارتقای امنیت سایبری سازمانهای دولتی از طریق خدمات مرکز ماهر با انتقاد کارشناسهای این حوزه مواجه شد و آنها این مرکز را گزینه مناسبی ندانستند. به اعتقاد سعید سوزنگر، کارشناس امنیت سایبری، مرکز ماهر امکانات مورد نیاز برای امنیت سایبری را در اختیار ندارد. او با بیان این مطلب به «دنیای اقتصاد» میگوید: «مرکز ماهر نمیتواند در مقابل اهداف هکرها بهخوبی عمل کند و اقدامی همزمان با رخداد داشته باشد. بنابراین بهتر است فقط در ارائه گزارشهای تحلیلی و اطلاعرسانی در حوزه امنیت سایبری عمل کند.»
پیش از این، شورای عالی فضای مجازی مشخصات پایگاههای حیاتی اطلاعاتی را منتشر کرده بود که به اعتقاد کارشناسها از آن زمان به بعد شاهد هکهای دقیقی در کشور هستیم. حالا هم برخی میگویند که نباید اطلاعات و اسمی از مراکز امنیت سایبری منتشر شود؛ زیرا هکرها آن را مورد هدف قرار میدهند و نقاط ضعف آن را شناسایی میکنند. شاهین نورصالحی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به این موضوع میگوید که هر نوع هویت دادن به اینگونه مراکز، بهطور کلی اشتباه است و به شکل ضد امنیت سایبری عمل خواهد کرد. به اعتقاد این کارشناس، زمانی که اطلاعات و اسمی از منبع امنیت اطلاعات منتشر میشود، هکرها از سطح آمادگی، نقاط ضعف و اقدامات شما مطلع میشوند. به عبارت دیگر، شما با این کار به هکر آدرس میدهید که از کجا به شما حمله کند. به گفته حمیدرضا ولیزاده، یک کارشناس حوزه امنیت سایبری نیز با هویتبخشی به مرکز ماهر و سایر مراکز، این مراکز مورد حملات سایبری قرار میگیرند.
تعدد و تنوع در مراکز ارائهدهنده سرویس و خدمت در حوزه امنیت سایبری یکی از ملزومات ارتقای آن است. نورصالحی با بیان این مطلب میگوید: «هر چقدر از تعداد و لایههای متنوع و متعدد برای امنیت سایبری استفاده شود، به همان میزان امنیت سایبری نیز تقویت خواهد شد. بنابراین باید بهصورت پیشفرض چند مرکز برای امنیت سایبری فعالیت کنند تا دست سازمانهای برای ارتقای امنیت اطلاعات باز باشد.» او در ادامه صحبتهای خود با اشاره به مرکز ماهر بیان میکند: «اگر مرکز ماهر تنها مرکز ارائهدهنده سرویسهای امنیت سایبری باشد، در صورتی که کوچکترین موضوع از دید این مرکز نادیده بماند، هکرها میتوانند به تمام زیرساختهای امنیت سایبری و کسبوکارهای مجازی کشور دسترسی پیدا کنند.»
گره کور فیلترینگ
حالا وضعیت امنیت سایبری به گونهای است که با فهرستی طولانی از هکهای بلاتکلیف وارد سال جدید میشویم و به همین خاطر کارشناسها پیشنهادهایی برای ارتقای امنیت سایبری در سال ۱۴۰۳ ارائه میدهند. نورصالحی در این زمینه معتقد است که سازمانهای دولتی و خصوصی باید فراتر از استانداردهای امنیتی عمل کنند. او در این خصوص توضیح میدهد: «زمانی که بتوان نقاط کوری برای هکرها تعریف کرد و سرویسهای امنیت سایبری خود را از چند منبع و مرکز گرفت، وقت هکر گرفته میشود و اینگونه هکر دست از سر سازمان شما برمیدارد.»
از سوی دیگر، جدیدترین آمار رخدادها و آسیبپذیریهای کشور در یک ماه گذشته بیانگر صدرنشینی بدافزارها با ۱۴۵ مورد است. حمیدرضا ولیزاده، کارشناس امنیت سایبری در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» درباره اهمیت آموزش در امنیت سایبری توضیح میدهد: «آموزش در امنیت سایبری از این جهت اهمیت دارد که یک کارمند ناآگاه میتواند با یک فلش آلوده، بدافزارها را وارد سیستمهای سازمان کند و در پی آن دادهها در اختیار سوءاستفادهگران قرار بگیرد. همچنین تقویت سختافزاری و نرمافزاری سازمانها در امنیت سایبری مهم است و تحریمها ممکن است تامین این تجهیزات را مشکل کند.»
او در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه عدم هماهنگی زیرساخت کشور با پیشرفتهای تکنولوژیک و فضای مجازی، هکهای امسال را رقم زد، به «دنیای اقتصاد» میگوید: «گسترش فرهنگ و آموزش استفاده از فضای مجازی در سازمانها و شرکتهای خصوصی و دولتی باید یکی از اولویتهای ارتقای امنیت سایبری در سال جدید باشد.» پیشنهاد ولیزاده برای ارتقای امنیت سایبری، استفاده از ابزارهای رمزنگاری داده است. او درباره مزایای این ابزارها میگوید: «با رمزنگاری دادههای حساس و مهم یک سازمان، در صورت دسترسی فرد دیگری به این اطلاعات، آنها دیگر قابل استفاده نیستند. بنابراین در کنار نصب آنتیویروس، فایروال و تدوین دستورالعمل، میتوان با رمزنگاری دادهها، امنیت اطلاعات را تا صد درصد افزایش داد.» فارغ از اینها، با فیلترینگ گسترده اینترنت در دو سال اخیر و افزایش محدودیتهای فضای مجازی، اکثر پروتکلهای ایمنسازی مخدوش شدهاند و به اعتقاد کارشناسها تا زمانی که فیلترینگ و استفاده از فیلترشکن همچنان پابرجا باشد، ایران برای هکرها هدف آسانی برای حمله سایبری خواهد بود. بنابراین در شرایطی که توصیههایی برای ارتقای امنیت سایبری از طریق تدوین دستورالعمل، رمزنگاری داده و گسترش آموزش داده میشود؛ اما گره اصلی امنیت سایبری در سال جدید مانند سالی که گذشت، در همان ترکشهای فیلترینگ بر اطلاعات و دادهها خواهد بود.
ضربه فقر به تحصیل در ایران
«دنیایاقتصاد» آمار رسمی درباره «رشد جاماندگان از مدرسه» را بررسی میکند
ضربه فقر به تحصیل
شماره روزنامه: ۵۹۷۴
تاریخ چاپ:
۱۴۰۲/۱۲/۲۷
شماره خبر: ۴۰۵۴۹۵۹
گروه: سیاست گذاری
دنیای اقتصاد : در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، نرخ ترک تحصیل به بیشترین مقدار خود در نیم دهه اخیر رسیده است. نکته قابل توجه آن است که نرخ ترک تحصیل در سال اخیر، حتی از ایام کرونا که برخی از دانشآموزان بهدلیل عدم دسترسی به وسایل ارتباطی و اینترنت ترک تحصیل کردند نیز بیشتر است. کارشناسان معتقدند که مهمترین عامل افزایش میزان ترک تحصیل در سالهای گذشته افزایش فقر در یک دهه اخیر بوده است. نرخ فقر در سال۱۴۰۱ به ۳۰درصد رسیده است و بسیاری از مردم ایران توانایی تامین نیازهای ابتدایی خود را نیز ندارند و این مساله بر تحصیل فرزندانشان موثر است. بنابراین به نظر میرسد که برخی از دانشآموزان به جای تحصیل، برای تامین نیازهای خود وارد بازار کار میشوند. علاوه بر این، ارزش تحصیل برای کسب درآمد نسبت به سالهای گذشته کاهش یافته و موجب شده است تا انگیزه دانشآموزان برای ادامه تحصیل کاهش یابد.
فاطمه نصیری : بررسیها نشان میدهد در سال تحصیلی 1402-1401 نرخ ترک تحصیل دانشآموزان در تمامی مقاطع تحصیلی افزایش یافته است. در این سال تحصیلی نرخ ترک تحصیل دانش آموزان در مقطع ابتدایی با افزایش 0.25واحد درصدی به 1.2درصد رسیده است. ترک تحصیل در مقطع ابتدایی موجب افزایش بیسوادی در آینده میشود و بسیار نگرانکننده است. کارشناسان معتقدند افزایش میزان ترکتحصیل با افزایش نرخ فقر در سالهای گذشته رابطه تنگاتنگی دارد. در حال حاضر نرخ فقر در ایران 30درصد است. به عبارت دیگر حدود یکسوم از جمعیت ایران توانایی تهیه نیازهای اساسی خود را ندارند. در چنین شرایطی حتی اگر تحصیل رایگان باشد، هزینههای جانبی آن موجب میشود برخی از خانوارها از تحصیل فرزندان خود چشم بپوشند. علاوه بر این، امکان آن وجود دارد که با توجه به افزایش پدیده کار کودکان، دانشآموزان ترکتحصیلکرده به کارهایی از قبیل شاگردی و زبالهگردی مشغول شوند. علاوه بر این، برخی از دانشآموزان مقطع متوسطه دوم به دلایلی مانند ناکامی برخی از تحصیلکردگان در یافتن شغل متناسب با تحصیلات خود، ترجیح میدهند به جای ادامهتحصیل، زودتر وارد بازار کار شوند.
بر اساس اطلاعات منتشرشده توسط مرکز آمار، در سال تحصیلی 1402-1401، نرخ ترکتحصیل دانشآموزان در مقاطع تحصیلی مختلف افزایش یافته است. در سال مذکور نرخ ترکتحصیل در مقطع ابتدایی با فزایش 0.25واحد درصدی نسبت به سال تحصیلی 1401-1400، به 1.2درصد رسیده است. در این سال تحصیلی در دوره ابتدایی نرخ ترکتحصیل پسران 1.21 و نرخ ترکتحصیل دختران معادل 1.19درصد بوده است. بسیاری از کارشناسان معتقدند افزایش میزان ترکتحصیل در این مقطع میتواند آسیبهای قابلتوجه و بعضا جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد. برای مثال اگر فردی در سالهای اولیه مقطع ابتدایی ترکتحصیل کند، از داشتن مهارتهایی مانند خواندن و نوشتن نیز محروم میشود. علاوه بر این، آمارهای مربوط به بازماندگان از تحصیل نشان میدهد در سال تحصیلی 1402-1401، بیش از 175هزار از دانشآموزان دوره ابتدایی از تحصیل جاماندهاند.
با وجود آنکه جمعیت جاماندگان از تحصیل نسبت به سال تحصیلی 1401-1400 کاهش یافته، بااینحال همچنان عدد نگرانکنندهای است. نگاهی به آمارهای سال گذشته نشان میدهد بیشترین میزان جاماندگی از تحصیل در مقطع ابتدایی مربوط به سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. در این سال مدارس از ابتدای سال تحصیلی به صورت مجازی افتتاح شدند. گفته میشد که برخی از دانشآموزان به دلیل عدم دسترسی به اینترنت و وسایل ارتباطی لازم برای دسترسی به آموزشهای مجازی، مجبور به کنارهگیری از تحصیل شدند. تا پیش از این، میزان بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی حدود 14هزار نفر بود. در حال حاضر نیز برخی از کارشناسان معتقدند اصلیترین دلیل ترکتحصیل در این مقطع تحصیلی، مشکلات اقتصادی خانوارهاست. در سال 1401، نرخ فقر در ایران معادل 30درصد بوده است. به عبارت دیگر در حال حاضر حدود یکسوم از جمعیت ایران توانایی تهیه نیازهای اساسی خود را ندارند. در چنین شرایطی حتی اگر تحصیل رایگان باشد، هزینههای جانبی آن موجب میشود برخی از خانوارها از تحصیل فرزندان خود چشم بپوشند. علاوه بر این، در سالهای گذشته پدیده زبالهگردی و تکدیگری کودکان به صورت قابلتوجهی افزایش یافته و احتمال آن میرود که تعدادی از دانشآموزان ترکتحصیلکرده به این فعالیتها بپردازند.
با تحصیلات آکادمیک میتوان کار کرد؟
با تغییر مقطع تحصیلی از ابتدایی به متوسطه دوره اول، نرخ ترکتحصیل نیز افزایش مییابد. در سال تحصیلی 1402-1401، نرخ ترکتحصیل در مقطع متوسطه دوره اول با افزایش 1.1واحد درصدی به 5.47درصد رسیده است. در این مقطع تحصیلی نرخ ترکتحصیل پسرها معادل 6.5 و نرخ ترکتحصیل دخترها معادل 4.3درصد بوده است. در سال تحصیلی مذکور تعداد بازماندگان از تحصیل در مقطع دوره متوسطه اول با افزایش 8هزار نفری نسبت به سال تحصیلی قبلی، به 197هزار و 690نفر رسیده است. بااینحال بیشترین میزان افزایش نرخ ترکتحصیل مربوط به متوسطه دوره دوم بوده است. در سال تحصیلی گذشته نرخ ترکتحصیل در مقطع متوسطه دوره دوم با افزایش 1.72درصدی، به 4.04درصد رسیده است. در این سال نرخ ترکتحصیل دختران معادل 3.5 و نرخ ترکتحصیل پسران معادل 4.5درصد بوده است.
در سالهای گذشته عواملی مثل ناکامی برخی از جوانان در یافتن شغل، درحالیکه از تحصیلات آکادمیک برخوردار بودند، موجب شده برخی به این نتیجه برسند که آغاز فعالیت در بازار کار به جای ادامهتحصیل انتخاب بهتری است. بنابراین احتمال آن میرود که علاوه بر مشکلات اقتصادی، انگیزههای اینچنینی نیز در زمینه ترک تحصیل افرادی که در این مقطع تحصیلی هستند، موثر باشد.
تاثیر اقتصاد بر آموزش
در سال تحصیلی 1402-1401، نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی به کل دانشآموزان افزایش یافته و با افزایش 1.6درصدی نسبت به سال 1401-1400 به 14درصد رسیده است. این نسبت در مقطع ابتدایی بیش از دیگر مقاطع است. در سالهای گذشته بسیاری از والدین دانشآموزان به این نتیجه رسیدهاند که به جای استفاده از مدارس دولتی، با پرداخت شهریه فرزندان خود را در مدارس غیرانتفاعی ثبتنام کنند. مهمترین دلیل والدین برای این کار تفاوت زیاد کیفیت آموزش در مدارس دولتی و غیردولتی است. گفته میشود در سالهای گذشته تحریمهای اقتصادی موجب شده درآمدهای دولت کاهش یابد. کاهش این درآمدها در کیفیت آموزش دولتی نیز موثر واقع شده و اگر افراد توانایی پرداخت هزینه تحصیل فرزند خود را داشته باشند، ترجیح میدهند که فرزندانشان در مدارس غیردولتی تحصیل کنند.
ترجمه کتاب الاتقان فی علوم القرآن (دو مجلد)
ترجمه کتاب الاتقان فی علوم القرآن (دو مجلد)
تالیف: جلال الدین عبدالرحمن سیوطی
ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی
لطفا جهت دانلود به فایل پیوست مراجعه نمایید.
کتاب الکترونیکی شناخت امام راه رهائی از مرگ جاهلی
کتاب الکترونیکی شناخت امام راه رهائی از مرگ جاهلی
مشخصات كتاب:
سرشناسه : فقيه ايماني،مهدي، ۱۳۰۸ -
عنوان و نام پديدآور : شناخت امام راه رهائي از مرگ جاهلي شامل : بحث و بررسي اسناد و محتوي حديث من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية/ مهدي فقيه ايماني.
مشخصات نشر : [اصفهان]: عطر عترت، ۱۳۸۶.
مشخصات ظاهري : ۵۳۵ ص.
شابك : ۳۵۰۰۰ ريال 964-7941-03-X :
يادداشت : چاپ چهارم.
يادداشت : كتابنامه: ص. [۵۰۹] - ۵۱۸ ؛ همچنين به صورت زيرنويس.
يادداشت : نمايه.
موضوع : امامت
موضوع : امامت -- احاديث
رده بندي كنگره : BP۲۲۳/ف۷ش۹ ۱۳۸۶
رده بندي ديويي : ۲۹۷/۴۵
شماره كتابشناسي ملي : ۱۱۴۸۷۸۲
عناوين اصلي كتاب شامل:
اشاره؛ انگيزه تأليف؛ پيشگفتار؛ بخش اوّل؛ بخش دوّم؛ بخش سوّم؛ بخش چهارم
تربیت در دنیای مدرن
تربیت در دنیای مدرن
دکتر علیرضا هزار
دو فایل صوتی ضمیمه جمعا حدود سه و نیم ساعت میباشد.
چکیده ای از اهم مطالب فایل اول در ذیل تقدیم میگردد:
در دنیای مدرن بعد از عصر سیاه کلیسا و انکیزسیون که جامعه سکولار میشود دین نیز خانگی و زمینگیر میشود و تربیت دینی دشوارتر،
بعد از تحولات اجتماعی جنگهای جهانی تفکرات جدید به معنی جامعه شناسی دین عقلانیت را در واقع محور قرار میدهد و اینکه خدا نیست و آیینها هست .
بحث مدارس خلاقیت و اینکه خلاقیت با ولایت تعارض دارد و آزادی کامل میطلبد، عقلانیت نفی قیود انسانی است،
و نفی خدا و اصالت انسان و اینکه هدف و متد با انسان است مبانی هیومنیزم و اومانیسم را شکل میدهد .
شعور کیهانی و عرفان حلقه نیز بدون خدا مطرح میشود و معیارش صرفاً عالم فیزیک است و منکر متافیزیک و ماورا الطبیعه،
در غرب اخلاق نیست بلکه قانون و هنجار اجتماعی مطرح است .
مدرنیته بطور جدی با سنت در میافتد و خود را مطرح میکند و اینکه ویزی به نام خدا انسان را به هدف نمیرساند.
بین مدرنیته و دین ما چهار وضعیت داریم مدرن بی دین، مذهبی مدرن ستیز، مدرن مذهبی، و صحیحش مذهبی مدرن، یعنی مدرنیته زیر مجموعه و در خدمت دین قرار بگیرد...
پیگیری مطالب فایل دوم پیرامون تربیت اخلاقی و خانوادگی در دنیای مدرن توصیه میشود.
هشدار جدی به اپیدمی نابینایی در کودکان نسل Z
هشدار جدی جراح برجسته چشم نسبت به اپیدمی قریب الوقوع نابینایی در کودکان نسلZ
جهان در حال حاضر با افزایش روزافزون بروز نزدیکبینی در افراد مواجه است و ارقام به سطح اپیدمی رسیده است. دکتر یرن یورگنسن، جراح چشم که معروفیت جهانی دارد هشدار داده که وضعیت از این هم بدتر خواهد شد.
یک جراح برجسته چشم نسبت به خطر نابینایی کودکان نسل Z هشدار جدی داده است. عدم فعالیت و استفاده بیش از حد از صفحه نمایشها به این معنی است که آنها نور طبیعی و حیاتی که باید در طول سالیانِ رشد شکلگیری به دست آورند از دست میدهند و این موضوع تاثیر بالقوه فاجعهباری در درازمدت بر بینایی آنها خواهد داشت.
به گزارش روزیاتو، جهان در حال حاضر با افزایش روزافزون بروز نزدیکبینی در افراد مواجه است و ارقام به سطح اپیدمی رسیده است. دکتر یرن یورگنسن، جراح چشم که معروفیت جهانی دارد هشدار داده که وضعیت از این هم بدتر خواهد شد.
هشدار جدی جراح برجسته چشم نسبت به اپیدمی قریب الوقوع نابینایی در کودکان نسل Z
دکتر یورگنسن میگوید که ماندن بچهها در خانه و خیرهشدن به صفحه نمایش دستگاههای هوشمندشان در دوران حیاتی بلوغ به معنی عدم دریافت کافی دوپامین است که درنهایت به چشمهایشان آسیب میزند.
عامل دوم، مدت زمانی است که صرف خیره شدن به تلفنها و تبلتها در فاصله چند سانتیمتری از صورت میشود که میتواند باعث نزدیکبینی شود.
در چین، جایی که دکتر یورگنسن هشت کلینیک دارد، او شاهد جهش سطح نزدیکبینی از ۳۰ درصد به ۹۵ درصد و بالاتر در برخی مناطق کشور بوده است. و او هشدار میدهد که همین اتفاق در سایر کشورها هم رخ خواهد داد.
دکتر یورگنسن که مدیرعامل ۴۴ کلینیک جراحی چشم در سرتاسر دنیاست، میگوید: «کودکان نسل زد به اندازه نسلهای قبلی بیرون نمیروند و هرآنچه نیاز دارند در دستگاههایشان جلوی چشمشان است. این بدان معناست که در این زمان حساس از زندگی، آنها نور طبیعی خورشید را دریافت نمیکنند و این به نوبه خود باعث افزایش قابل توجه نزدیکبینی میشود. این موضوع هشداردهنده است و آنچه شاهد آن هستیم یک اپیدمی است.»
او ادامه میدهد: «بیرون رفتن در نور روز برای بازی، فوتبال یا هر نوع ورزشی باعث ایجاد یک فرآیند شیمیایی میشود که دوپامین آزاد میکند. ما میدانیم که این نوع رشد چشم که باعث نزدیکبینی میشود، بازدارنده است. طول قسمت افقی چشم بیشتر میشود، به رشد خود ادامه میدهد و تمرکز را دشوار میکند.»
دکتر یورگنسن میگوید میتوان بچهها را به بیرون رفتن و ورزش کردن تشویق کرد اما نمیتوان نقش مهمی که شبکههای اجتماعی این روزها در زندگی افراد ایفا میکنند تغییر داد.
نزدیک نگه داشتن صفحه نمایش به چشم و در فاصله چند سانتیمتری صورت به این معنی است که چشم کمتر پلک میزند. این به معنی کشیده شدن عضلات چشم و جابهجایی عدسی است که منجر به کش آمدن تدریجی کره چشم میشود و به نحوه تمرکز ما روی اشیاء دور آسیب میزند.
دکتر یورگنسن هشدار میدهد که نزدیکبینی تنها به معنی سفارش یک عینک طبی نیست و در موارد جدیتر میتواند منجر به نابینایی شود.
مطالعات نشان میدهد که موارد شدید نزدیکبینی در افراد جوان احتمال بروز تباهی لکه زرد یا دژنراسیون ماکولا را تا ۴۱ درصد افزایش میدهد.
دژنراسیون ماکولا، که یکی از انواع آن مربوط به سن است، علت اصلی نابینایی است.
هزینه درمان تباهی لکه زرد یا AMD در اکثر کشورها بسیار بالاست. برای درمان، فرد باید ماهانه تزریق انجام دهد وگرنه در معرض از دست دادن بینایی خود قرار میگیرد.
نزدیکبینی همچنین بهطور چشمگیری خطر ابتلا به بیماریهای جدی دیگر مانند گلوکوم، آب مروارید و جداشدگی شبکیه را افزایش میدهد.
دکتر یورگنسن به واسطه کار خود در چین دریافته نزدیکبینی در کودکانی که در مناطق روستایی مانند تبت زندگی میکنند بهطور چشمگیری کمتر است زیرا آنها با احتمالا بالاتری بیرون میروند و در مزارع کار میکنند.
به شکل سنتی مذاکره کنیم یا دیجیتال؟
مزیتها و ضعفهای استفاده از ابزارهای دیجیتال در ارتباطات محیط کار
به شکل سنتی مذاکره کنیم یا دیجیتال؟
شماره روزنامه: ۵۹۵۹
شماره خبر: ۴۰۴۹۷۲۵
گروه: مدیران
مترجم: مهدی نیکوئی
مذاکره بخش جدانشدنی برنامههای کسب و کارها و مدیران آنهاست. در این بین، عصر دیجیتال و فناوریهای آن، ابزارهای بسیاری برای تسهیل مذاکرات فراهم کرده و در عین حال، ضعفهایی پدید آورده است. امروزه، میتوان بدون محدودیتهای زمانی و مکانی سنتی، با شیوههای مختلفی مانند تلفن، تماس تصویری، ایمیل، چت و... به مذاکره پرداخت. با این حال، هر کدام از این ابزارها، ما را از بخشی از علائم و نشانههای غیرزبانی تعامل محروم میکند. به عنوان مثال، در تماس تلفنی نمیتوان چهره و پوشش طرف مقابل را دید یا شیوه دست دادن او را ارزیابی کرد. در عوض، در همان لحظه صحبت کردن، میتوان پاسخ او و لحن صدایش را شنید و البته فاصله مکانی را برداشت. در این مطلب به دنبال حداکثرسازی منافع ابزارهای دیجیتال و حداقلسازی معایب آنها هستیم.
به شکل سنتی مذاکره کنیم یا دیجیتال؟
آغاز مذاکره
پیش از شروع مذاکره، اقدامات فراوانی صورت میگیرد و در همین مراحل هم وسایل ارتباطی مورد استفاده و استراتژیهای مذاکره بسیار تعیینکننده هستند. پیش از شروع، طرفین به جمعآوری و تبادل اطلاعات میپردازند و میکوشند تا با افزایش درک خود از منافع طرف مقابل، میزان ابهام را کاهش دهند.
در این مرحله، افراد بیشتری نسبت به گذشته از تماسهای تلفنی یا تصویری و حتی ایمیل و برنامههای پیامرسان استفاده میکنند تا بتوانند در زمانی کوتاه، اطلاعات بیشتری به دست آورند و تصمیم بهتری برای مذاکره بگیرند.
با این حال، ایمیل یک ابزار همزمان و آنی نیست و پاسخدهنده مدتی پس از فرد ارسالکننده ایمیل، پاسخ میدهد. به همین دلیل، این ابزار آنچنان سرعت بالایی ندارد و فرآیند جمعآوری اطلاعات را کند میکند.
کسانی که اقدام به پیام دادن یا ایمیل زدن به مخاطب خود میکنند، از نظر قدرت و حتی سطح رابطه با طرف مقابل، شرایط بسیار متفاوتی دارند. اما این مساله بستگی به ابزار ارتباطی هم دارد و این ابزار بر میزان قدرت و رابطه طرفین اثر میگذارد.
در برخی از پژوهشهای انجام شده روی مذاکرات چهرهبهچهره گروهی مشخص شده است که همه افراد نقش یکسانی در فرآیند مذاکره ندارند. به عنوان مثال، در گروههای متشکل از ۴ نفر، به طور میانگین ۲ نفر از آنها هستند که ۶۲درصد گفتوگوها را انجام میدهند.
در یک گروه ۶ نفره، ۳ نفر ۷۰درصد مذاکره را انجام میدهند و در یک گروه ۸ نفره نیز ۳ نفر ۷۰درصد مذاکره را انجام میدهند. با این شرایط، ضمن آنکه نتیجه مذاکره گروهی بستگی به نقشآفرینی تمام اعضای گروه دارد، باز هم قدرت، رابطه و نقشآفرینی آنها برابر نیست.
ابزارهای ارتباطی مختلف در میزان قدرت و ظرفیت افراد برای چانهزنی اثر میگذارند. در مذاکرههای رودررو، میتوان اطلاعات فراوانی از علائم غیرزبانی و غیرکلامی (مانند زبان بدن، حرکت، تماس، فاصله فیزیکی، پوشش و...) طرف مقابل به دست آورد.
هر کدام از ابزارهای ارتباطی جدید، بخشی از این اطلاعات اضافی ارتباط را از دست میدهند و به همین دلیل، ابزاری کامل برای مذاکره نیستند. چنین وضعیتی از آنجا بر قدرت و ظرفیت چانهزنی طرفین اثر میگذارد که طرف غالب نمیتواند قدرت خود را به طور کامل به نمایش بگذارد. به عنوان مثال، زمانی که یکی از طرفین مذاکره که میتوانست قدرت و ظرفیت بالایی در چانهزنی داشته باشد، تصمیم به استفاده از ایمیل میگیرد، تقریبا تمام نشانههای غیرزبانی را از دست میدهد و نخواهد توانست قدرت خود را به خوبی نمایش دهد.
در این حالت، شیوه ارتباطی انتخاب شده به نفع طرف ضعیفتر مذاکره و به ضرر طرف قوی و غالب است. در سناریوی جایگزین، اگر مذاکرهکننده غالب از مذاکره چهره به چهره استفاده میکرد، با همان نمایش آرامش و زبان بدن خود میتوانست به شدت روی مخاطبان خود اثر بگذارد.
در طرف مقابل، فضای مجازی در صورت استفاده بجا، بهترین ابزار برای مذاکرهکنندگان ضعیفتر است. این وضعیت بهویژه در ایمیل دیده میشود که علائم و نشانههای غیرزبانی آن تقریبا صفر میشود.
در این حالت، فرد یا گروه مذاکرهکننده میتواند زمان کافی برای نوشتن یک ایمیل صرف کند و با استفاده از جملات و پیام واضح، مختصر و گیرا اندکی از قدرت و توان چانهزنی طرف مقابل بکاهد.
به طور خلاصه، فاصله زمانی و مکانی ایجاد شده توسط ایمیل، میتواند نقش زیادی در تعادلبخشی به قدرت و توان چانهزنی ایفا کند.
فارغ از آنکه کدام مذاکرهکننده قدرت و ظرفیت چانهزنی بیشتری دارد، میتوان به نقش ابزارهای دیجیتال در مختل کردن نشانههای غیرزبانی پرداخت. همانطور که گفته شد، در این گونه روشهای ارتباطی، امکان نمایش ویژگیهایی مانند آرامش و اطمینانخاطر کاهش پیدا میکند. در طرف مقابل، ویژگیهای منفی و اشتباهات هم در مذاکرات سنتی نقش داشتهاند.
به عنوان مثال، اگر یک واکنش یا رفتار فرد به عنوان اقدامی گستاخانه یا بیاحترامی تلقی شود، اثر منفی بسیار پررنگی ممکن است به جا بگذارد.
ابزارهای دیجیتال با آنکه به طور کلی از ویژگیهای مثبت کمتری برخوردارند، امکان کنترل چنین اشتباهات و ویژگیهای منفی را فراهم میسازند (که البته ممکن است باز هم در اغلب موارد به نفع مذاکرهکنندگانی باشد که قدرت و ظرفیت چانهزنی پایینتری دارند).
در هر صورت، باز هم باید به این نکته اشاره کرد که در این مذاکرهها، خبر چندانی از گرمای همکاری نخواهد بود و به احتمال زیاد، همکاریها و توافقهای طولانیمدتی شکل نخواهد گرفت.
مذاکرهکننده بر اساس استراتژی دلخواه خود، باید تصمیم بگیرد که کدام ابزار ارتباطی برای مذاکره او و البته مرحله کنونی مذاکره، مناسبتر است. اگر هدف او، ایجاد صمیمیت و اعتماد طرف مقابل است، توصیه میشود که به دنبال مذاکره چهرهبهچهره یا دستکم تماس تصویری برود. در این دو حالت، فاصله اجتماعی دو طرف در کمترین حالتهای ممکن است و بهتر میتوان به هدف تعیینشده دست یافت.
در طرف مقابل، زمانی که جو متشنج و رقابتی است، استفاده از ایمیل میتواند به مذاکرهکنندگان کمک کند تا از هیاهوها دور بمانند و گفتوگوهایشان صرفا بر پیام و منطق آن پیش برود.
در این حالت، بهتر میتوان پیامهای طرف مقابل را مدیریت کرد و پاسخی مناسب و منطقی به آن داد. در هر صورت و به طور خلاصه، زمانی که از تماس شخصی (مانند دست دادن یا نشستن دور یک میز) خبری نیست، طرفین مذاکره تا اندازهای برای یکدیگر ناشناس میمانند و تفاوت قدرت و جایگاهشان کاهش مییابد.
شروع ارتباط
در هر مذاکرهای، باید برای استفاده از بیشترین فرصتهای کانالهای ارتباطی مختلف تلاش کرد. به عنوان مثال، اگر گفتوگوهای اولیه در قالب یک یا چند ایمیل انجام نمیشود، میتوان یک جلسه حضوری یا تماس تصویری داشت تا کار با سرعت بیشتری پیش برود.
زمان آغاز مذاکره اهمیت فراوان دارد و به همین دلیل، اگر بنا بر تماس تلفنی با فرد است، باید از این موضوع اطلاع یافت که او در چه مکانی خواهد بود.
اگر موقعیت مکانی فرد در زمان تماس تلفنی از او پرسیده نشود یا این اطلاعات به روش دیگری به دست نیاید، مذاکره ممکن است برخلاف خواسته ما پیش برود.
گام اکتشافی
پس از ایجاد ارتباط، سوالاتی پرسیده میشود تا اطلاعات ناقص ما تکمیل شده یا با اطلاعات موجود خود را بررسی کنیم.
هدف از این مرحله، کاهش ابهام و ساختن شالودهای از روابط فردی است که با اتکا به آن بتوان بقیه مذاکره را پیش برد. در ایمیل، معمولا این مرحله از قلم میافتد و مذاکره ممکن است با پیشنهاد اولیه شروع شود.
در این حالت (به دلیل ابهامهای موجود)، سطوحی از ریسک متوجه ما خواهد بود که کنترل آن چندان آسان نیست. به همین دلیل، توصیه میشود که از فرصت شناخت و بررسی منافع طرف مقابل، چشمپوشی نشود. مزیت ایمیل (بهعنوان ابزاری که فاصلهای زمانی و مکانیبه ما میدهد) ، این است که میتوان پیش از پاسخ دادن به طرف مقابل، اطلاعات بیشتری به دست آورد و اقدام به مقایسه و سبک و سنگین کردن پیشنهادها کرد.
از طرفی، هنگام استفاده از ایمیل، برخلاف مذاکرات چهره به چهره، وقفههای بین گفتوگو و سکوت حساسیت چندانی ندارند. (در مذاکرات چهره به چهره، سکوتها باید به خوبی مدیریت شوند تا باعث کاهش اعتماد یا انتقال احساسات منفی ناخواستهای به طرف مقابل نشود.
بهطور کلی، اگر در هنگام مذاکرات چهره به چهره، زمانی طولانی به سکوت بگذرد، طرف مقابل سناریوهای مختلفی را در ذهن خود مرور خواهد کرد: آیا به ما اعتماد ندارند؟ آیا پیشنهادمان مناسب نیست؟ آیا با ما راحت نیستند؟ و...)
پیشنهادها و امتیازات
زمانی که گزینههای توافق به پیشنهاد و بررسی میرسند، گاه آداب و ملاحظات مورد نیاز فراموش میشوند. در این مواقع، برای اجتناب از هر گونه اثر منفی، باید به اصول اولیهای از احترام و ادب توسل جست تا احساسات و برداشتهای منفی صورت نگیرد.
در این مرحله، یکی از مسائلی که ممکن است فراموش شود، بحث «حریم شخصی» است.
این مساله بهویژه در ابزارهای ارتباطی مکتوب اهمیت دارد. زمانی که شما در یک سند مشترک یا در ایمیل، اطلاعات و پیشنهادهایی قید میکنید، دقیقا نمیدانید چه کسانی آن را خواهند خواند، برای چه کسانی ارسال خواهد شد و حتی در کدام رسانه جمعی منتشر خواهد شد!
این مساله به همان اندازه وضوحش فراموش میشود و باید احتیاطهای لازم را در نظر گرفت.
در طرف مقابل، باید به حریم شخصی دیگران احترام گذاشت و اجازه گرفتن برای انتشار آشکارترین و غیرشخصیترین اطلاعات، نهتنها مانع واکنش منفی خواهد شد، بلکه به تقویت احساس اعتماد و توافقهای بلندمدت میانجامد.
در نهایت، زمانی که در تنظیم پیشنهادها به صورت غیرهمزمان و آفلاین کار میشود، باید به منافع طرف مقابل توجه کرد. ندیدن یک نفر، با آنکه باعث
فراموش شدن او میشود، نباید عاملی برای نادیده گرفتن منافعش باشد.
پایان مذاکره
زمانی که پایان مذاکره و به نتیجه رسیدن آن فرا میرسد، میزان رضایت از نتیجه و عملکرد در بین مذاکرات آنلاین، کمتر است (براساس پژوهش تامپسون و نادلر در سال ۲۰۰۲). یکی از دلایل پایینتر بودن رضایت در مذاکرههای دیجیتال و آنلاین، آن است که کیفیت نتایج و امکان حداکثرسازی منافع در این روشهای مذاکره، کمتر از مذاکرات چهره به چهره است.
علاوه بر آن، ابزارهایی مانند ایمیل یا تلفن، موقعیت فردی افراد را تقویت میکنند و ماهیتی رقابتیتر به مذاکره میدهند. نتیجه آن میشود که در چنین حالاتی (برخلاف مذاکرات چهره به چهره) امکان رسیدن به یک رابطه و همکاری بلندمدت بسیار پایین میآید.
در مذاکرات چهره به چهره، امکان بررسی مبادلههای گستردهتر و استفاده از توافق کنونی برای همکاریهای بلندمدت در آینده وجود دارد. اما در ارتباط با تلفن و ایمیل، تمرکز بر توافق و گزینههای کنونی است و ممکن است با شکلگیری ماهیتی رقابتی، طرفین مذاکره فقط به دنبال نهایی کردن این مذاکره باشند.
در هر صورت، جبران این نقطه ضعف ابزارهای دیجیتال چندان دشوار نیست.
ابزارهای دیجیتال برای طرفینی که اعتماد و شناخت کامل از هم دارند مناسبترند و برای مراحل میانی مذاکره هم کاربرد بیشتری دارند. زمانی که بحث پایان مذاکره و رسیدن به یک توافق مطرح است، میتوان مذاکره را چهره به چهره ادامه داد تا کیفیت توافق بالاتر رفته، احساس رضایت و لذت بیشتری به طرفین داده شود و همچنین امکان همکاریهای بلندمدت بین طرفین بالا برود.
به طور کلی، دستگاههای الکترونیک مانند تبلت و موبایل، علائم و نشانههای ارتباط غیرزبانی را کاهش داده و اعتماد کردن به طرف مقابل را دشوارتر کردهاند. این مساله در پایان مذاکره که شرایط رقابتیتر میشود، حتی مشهودتر از قبل میشود. در این شرایط، باید به دنبال افزایش کنترل طرفین بر رفتار و گفتار خود و همچنین کاهش تنشهای رقابتی باشیم.
منبع: European Business Review
سکوت خداوند و امام زمان علیه السلام !
سکوت خداوند و امام زمان علیه السلام !
سخنرانی و پاسخ دکتر مهدی قندی به شبهه : چرا خداوند و امام زمان علیه السلام علیرغم ظلم و فساد زیاد در این تاریخ طولانی اقدامی نمیکنند !؟